جدول جو
جدول جو

معنی ملامت دیده - جستجوی لغت در جدول جو

ملامت دیده(سُ / سِ دَ / دِ)
ملامت کشیده. ملامت زده. سرزنش دیده. نکوهیده شده. آنکه مورد عتاب و سرزنش واقع شده:
بدان مشکو که فرمودی رسیدم
در او مشتی ملامت دیده دیدم.
نظامی.
و رجوع به ترکیب ملامت دیدن ذیل ملامت شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماتم دیده
تصویر ماتم دیده
مصیبت دیده، سوگوار
فرهنگ فارسی عمید
(سَ دَ / دِ)
ملامت کشیده. (آنندراج). مذمت شده و نکوهیده شده و شرمسار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
سوکدیده کسی که یکی از اقوامش فوت کرده عزادار جمع ماتم دیدگان: ازان چون زلف ماتم دیدگان ژولیده زنجیرم که چون برگ خزان دیده است زور دست تدبیرم. (صائب آنند)
فرهنگ لغت هوشیار
ماتم زده، عزادار، مصیبت رسیده، سوگوار، ماتمی
فرهنگ واژه مترادف متضاد